- دو گاه
- اولین شعبه از شعب بیست و چهار گانه موسیقی است و آن از اسامی دساتین است که پارسیان نهاده اند) اسم جنس مفرد اعظم که از نغمات اصیل اصفهان است (مجمع الادوار ج 2 ص 25) دو جهان دنیا و آخرت
معنی دو گاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محل اردو معسکر لشکر گاه
دیوستان دیو خانه
آنچه که مرکب از دو جزو باشد، آنچه که دوبار بکار برند رطل دوگانه، نماز دو رکعتی نماز صبح
دو نوع، دو جنس: (پس در آن کشتی از هر جانوری دو گان: نری و ماده ای)
از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
((دُ))
فرهنگ فارسی معین
اولین شعبه از شعب بیست و چهارگانه موسیقی است و آن از اسامی دساتین است که پارسیان نهاده اند
آسمان و زمین
مدت مدید
لحاظ، نظر، عقیده، نقطه نظر، منظر
جای ادب محل ادب
بی وقت، بی موقع
بد اندیش، بد خوی، خشمگین، ظالم بی رحم
اندروای دروای
محل دزدان ماوای سارقان جایی که دزدان به مسافران و عابران حمله برند و اموال آنانرا تصرف کنند
آموزگاه آموزشگاه مدرسه مکتب
فر و جلال و شکوه و دبدبه، شوکت و دولت، سامان و ثروت، کارگاه و تمام آلات و ادواتی که برای انجام کاری فراهم آورده باشند
دنب گاو ذنب ثور، دول و تسمه ای که آنرا بشکل دم گاو تابند و همچون تازیانه بکار برند تازیانه بزرگ، دوال ستبر که با آن طبل نوازند، نفیر گاو دم، بوق
هوشیار و بیدار دل
صاحب جاه و مقام خداوندشان و شوکت
زمان قدیم، زمان دیر
زمان قدیم مدت دراز، دیر وفت بی موقع
جای نشستن یا ایستادن، دیدبان
جای پاسبانی دیدبان، منظره چشم انداز
عدد دو، دو عدد، دوبدو، دو تا دو تا، دوتایی
اصلاح نمودن میان قوم
عقل و روح
دو رخسار خدعین، دو نوع دو جنس نوعین
خدایی نیست جز خدای یگانه و محمد صلی الله علیه و آله فرستاده اوست
دو سبو دو کوزه قلتین. توضیح: در حدیث آمده: اذا بلغ الما قدر قلتین لم یحمل خبثا شافعیان باین حدیث بسیار استناد کنند:) تا در یمینت یم بود بحر از دو قله کم بود بل کان همه یک نم بود از مشک سقا ریخته (خاقانی 381)
یا در دو قابه فلزی دو در که در یک پنجره جا گذارند
هر آلتی که در راس آن دو میله بشکل دو انگشت باشد، نوعی پیکان دارای دو شعبه دو شاخ، یکی از آلات شکنجه و آن چوبی است دارای دو شعبه که آنرا بر گردن مجرمان گذارند
نوعی پیکان دارای دو شاخه
دو طرفه دو جهتی: بلیط دو سره هواپیما